✿از شیر خرس تا تخم خروس✿

وقتی کـفـتر رو کله ات ریــــــــــــــــــــــــــد می فهمی حجاب مصونیت است نه محدودیت !!!

              

فکر کنم خدا وقتی داشت دماغ ما ایرانیا رو می آفرید دکمه Caps Lock رو فشار داده بود...

به سلامتی پسری که قشنگترین دختره دنیارو هم تو خیابون دید،

سرش را انداخت پایین و زیر لب گفت:

“میرم جلوتر شاید بهترشو دیدم…” !!

خوشبختی یعنی:

دمٍ پنجره واستی همینجوری که پسته میشکنی میخوری

زُل بزنی به پرایدت که ندزدنش !

اگه میدونستی دستای سردم چقدبه گرمی دستات نیازداره این همه دس تودماغت

نمیکردی!!!

خري آمد به پيش مادر خويش

كه اي مادر چرا رنجم دهي بيش

اگر تو بچه ات را دوست داري

برو امشب برايش خواستگاري

بگفتا مادرش پالونه بر كن

خران ريش سفيد را هم خبر كن

خلاصه مجلس جشني به پا شد

خرك داماد و خر دختر عروس شد

بياوردند يك خر محضر پير

كه چون وقت عقد بگشاده چون شير

بگفتا اي عروس آيا رضايي

به عقد اين خر زرد طلايي؟

بگفتند يك خر لنگان و تك رو

عروس رفته بچينه يونجه و جو

براي سومين بار كه سوال شد

عروس گفتا بلي جريان تمام شد

براي شادي آن تازه كاران

همه عر عر بكردند شاد وخندان

پسرک جلوی خانومی رو میگیــره و با التماس میگـه :

خانم ! تو رو خدا یه شاخه گل بخرید زن در حالی که گل را از دستش میگرفت

نگاه پسرک را روی کفش هایش حس کرد , چه کفش های قشنگی دارید !

زن لبخندی زد و گفت:برادرم برایم خریده است دوست داشتی جای من بودی؟؟

پسرک بی هیچ درنگی محکم گفت : نه ولی دوست داشتم جای برادرت بودم !

تا منم واســه خواهرم کفش می خریدم…