یه دوست پسر هم نداریم بریم باهاش بازی کنیم اینجوری ببندیمش به ریل قطار ، وسط کار بگه مسخره

بازی در نیار بازم کن

مام هـــی اهمیت ندیم و پاشیم بریم

هــــی صدامون کنه بگه : نـــــرو

برگردیم نگاش کنیم بگیم:

رفــتن همیشه اختیــاری نیست / آدم یه جاهایی رو مجبوره فــک کن همیشه مال من باشی/ دنیا مگه

ازین زیباترم میشه

تو خیلی چیزا رو نمیدونی / من خیلی حرفا رو سرم میشـــــــه

بعدش قطار بیاد از روش رد شه دیگه ارتباط چشمیمونو از دست بدیم باهاش شعرمون قطع شه

:خخخخخخخخخ